کتاب سینوهه/ پزشک مخصوص فرعون 2 جلدی : سمنوت مردی که من او را پدرم می نامیدم، در تبس که بزرگ ترین و زیباترین شهر دنیاست، طبابت می کرد و پزشک مردم فقیر آن شهر به حساب می آمد. کیپا، زنی که خود را مادر من می دانست، همسر او بود. کیپا مرا سینوهه نامید. او عاشق افسانه ها بود و اسم را از میان شخصیت های یک داستان شیرین و قدیمی که شنیده و پسندیده بود انتخاب کرد. تصور می کرد که من هم مانند همنام خودم هستم یا خواهم یود...
0 نظر