کتاب دیوان پروین اعتصامی: با خبر باش که بی مصلحت و قصدی ... آدمی را نبرد دیو به مهمانی ... اژدهای طمع و گرگ طبیعت را ... گر بترسی، نتوانی که بترسانی ... گرتوانی، به دلی توش و توانی ده ... که مبادا رسد آنروز که نتوانی ... خون دل چند خوری در دل سنگ، ای لعل ... مشتریهاست برای گهر کانی.
0 نظر