گولگولاخین، فین و فین و فین، دماغشو بالا کشید. دوید و دوید. رسید به خرسِ ماهیگیر، هُلش داد، گفت: «نگیر! ماهی نگیر! خودتو بگیر!» ماهیهاشو یه لقمه کرد و بیشتر، قِرچ و قُوروچ و قُوروچتر، ماهیها با دُم و سَر، خندید و رفت جلوتر.
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر