در کتاب لئوناردو داوینچی، زیگموند فروید ثمره کوشش‌هایش را جهت شناخت لئوناردو داوینچى طرح کرده است. فروید هم‌چنین کوشیده تا تناقضات رفتارى و ذهنى لئوناردو را تفسیر کرده، توضیح دهد. به هر حال شکى نیست، نگاه فروید در مردم عادى اعجاب‌انگیز مى‌نماید. از آن‌جا که لئوناردو داوینچى بسیار شناخته شده است و عموم مردم علاقه‌مند به شناخت وى هستند، این کتاب به طریقى نگاشته شده که افراد غیر متخصص نیز قادر به درک مطالب آن باشند. همین طریقه تفسیر فروید است که به طور منطقى مقاله وى را با تفسیرى که درباره شخص دیگرى مى‌کنیم، متفاوت مى‌گرداند و در نهایت همین‌گونه تحقیق است که به طور مشخصى این پژوهش را از تحقیقات دیگران متمایز مى‌کند و صرفا بیانگر نگرش فروید است. به سبب همین روش اختصاصى فروید است که بخش اعظم روان‌شناسى عمومى فروید، معطوف به حل معماى لئوناردو داوینچى مى‌شود. شکى نیست کوشش فروید در مورد احساس عمومى کوششى دقیق و آگاهانه است، اما با این حال، بخش اعظم روان‌شناسى احساس عمومى؛ ناشناخته باقى مانده است.