کتاب هزار و یک شب من/ اون ور صبح رسیدن ..... اون ور فرصت و تردید ..... هنوزم میشه تو رویا ..... خواب با تو بودن و دید ..... هنوزم می شه تو جاده .... چشم به راه قدمات بود .... توی آسمون آبی ..... دنبال رد نگات بود .... اما شاید تو نخواستی ..... که من عاشقت بمونم ..... دیگه خستم از نگاهت ..... نمی تونم، نمی تونم.
0 نظر