کتاب شاهنامه فردوسی یک جلدی/ بمهراب و دستان رسید این سخن ... که شاه و سپهبد فگندند بن ... خروشان ز کابل همی رفت زال ... فروهشته لفج و برآورده یال ... همی گفت اگر اژدهای دژم ... بیاید که گیتی بسوزد بدم ... چو کابلستان را بخواهد بسود ... نخستین سر من بباید درود.
0 نظر