کتاب چگونه از نو آغاز کنیم/ یک شب دیر وقت مردی از شهری نزدیک با من تماس گرفت. گفت« نمی دانم جه کار کنم. خیلی دلسردم. نابود شده ام. همسرم مریض است.» او ادامه داد« فردا ساعت سه هم باید با بزرگ ترین بحران زندگیم مواجه بشوم. اگر اوضاع خوب پیش نرود، کارم تمام است»...
0 نظر