کتاب دریای خاکستری/ ژاکت پشمیام را از کمد درمیآورم و مینشینم رویش. تشکچهای را هم که زری جان برایم دوخته میگذارم جلو رویم. تشکچه، یک درخت نخل و چند پرندهی رنگارنگ دارد روی زمینهی آبی سیر، مثل دریای مازندران وقتی آفتاب، مستقیم از بالا می تابد ....
0 نظر