کتاب میثم تمار/ در برزخ میان هستی و نیستی، در حالی بین خواب و بیداری، بی انتظار کسی یا چیزی از جایی دور یا نزدیک، بی هیچ دریغی از دیروز، بی هیچ امیدی به فردا، تنهای تنها، چون نیمه مرده ای در گور، در اتاقی به تنگی تنهایی نشسته بودم، و نشسته بودم، و نشسته بودم ...
0 نظر