کتاب مگره و دیوار سنگی/ کارت پستال را که عکس یک بازارچه قدیمی روئان روی آن بود زمین گذاشت. هنوز در اتاق غذاخوری باز بود و پاها و کمر پیشخدمت را می شد دید که گاه گاه سر و موهایش چهره اش را پنهان می کرد. صدای کشیده شدن کهنه بر کف اتاق شنیده می شد.
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر