کتاب پژواک کوهستان: خوب،پس. شما قصه میخواهید و من یکی برایتان میگویم. اما فقط یکی. قصه دیگری از من نخواهید. دیر وقت است و ما سفری طولانی در پیش داریم، پری، تو و من، به خواب امشب نیاز داری، تو هم همینطور عبدالله. وقتی من و خواهرت اینچا نیستیم، روی تو حساب میکنم. همینطور مادرت. حالا، فقط یک قصه، کوش کنید. هردویتان خوب گوش کنید و حرفم را قطع نکنید.یکی بود، یکی نبود، در زمان هایی که ...
0 نظر