کتاب خارهای دل/ آن یکی افتادی هوش و خمید ... چون که در بازار عطاران رسید ... بوی عطرش زد ز عطاران راد ... تا بگدیدش سر و بر جا فتاد ... همچو مردار اوفتاد او بی خبر ... نیم روز اندر میان رهگذر ...
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر