کتاب اوهام: مری به این راحتی ها نمی گذاشت بروم. چند قدمی به درون اتاق آمد یکی از کت ها را برداشت و با عصبانیت روی تخت انداخت. بعد کت دیگری برداست و به همان شکل روی تخت انداخت.
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر