کتاب از میان تارهای مرتعش: با خمیازه ای ناتمام چرت کوتاه بعدازظهرش را تماممی کند و بلند می شود از تخت. همان جور کورمال با نوک انگشت پا دمپایی پارچه ای اش را پیدا می کند و می پوشد....
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر