کتاب چهره پنهان عشق : هنوز لبخندش را وقتی می گفت مزاحمتون نمی شم یه یاد دارم. اصرار کردم که برسانمش. وقتی سوار می شد هنوز آن لبخند را به لب داشت. همان شب وقتی داشتیم توی ماشین حرف می زدیم فکر کردم خیلی دوستش دارم. فکر کردم از همه چیز در این دنیا بیشتر دوستش دارم.....
0 نظر