کتاب سالار مگس ها/ سیمون که لای بوته ها گیر افتاده بود، نفسش را حبس کرد. چهره اش در هم بود. رالف با بلاتکلیفی این طرف و آن طرف می رفت و از خودش وحشی بازی در می آورد و نوار باریک دود پیش می رفت...
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر