گفت می رود همه چیز را درست کند برگردد وقتی آمد دیگر چیزی نمانده بود عقربه ها دیوار را نشان می دادند دیوار پنجره را نشان می داد و پنجره آدم هایی که می رفتند چیزی را درست کنند بر گردند .
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر