شیخ در قصهها گاهی پرندهها را موضوع تمثیل قرار میدهد و گاهی شرح و بسط و، به تعبیری، تحلیل کنشهای انسانی را در قالب شخصیتهای آیینی و خصایل انسانی آشکار میکند و من در اینجا، در مقام داستاننویس، علاقهمندم به مضامینی که در فرهنگ ما ریشه دارند. من بر بسط و توسعهی داستانی مضامینی از جنس مضامین قصههای شیخ پای میفشرم؛ مضامینی مثل بوف و هدهد و جن و طاووس و غیره که فیالواقع نیمی انسان و نیمی بوف یا نیمی طاووس و نیمی انسان هستند ـبدین دلیل که قالبی حیوانی دارند و اندیشهای انسانی. به تعبیری اندیشهای انسانی گرفتارآمده در قالبی حیوانیاند.»
0 نظر