دسته بندی ها

خطرناک ترین شکار

کد شناسه :283163
خطرناک ترین شکار

رینسفورد از جا جست و بسرعت بطرف نرده های کشتی رفت. چشم هایش را به سمتی که صدای شلیک از آنجا آمده بود دوخت، ولی در تاریکی شب مثل این بود که بخواهد از پشت یک پرده تیره نگاه کند. از نرده بالا رفت و بحالت تعادل ایستاد تا تسلط بیشتری داشته باشد. پایپ او به نرده خورد و از دهانش پائین افتاد. هجوم برد که آنرا بگیرد، فریاد کوتاه و گرفته ای از گلویش خارج شد چون متوجه شد که تعادل خود را از دست داده است، ولی فریادش طولانی نشد چون آب های گرم دریای کارائیب از سر او گذشت....

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر