مدیران باید استراتژی‌های خود را با تغییر شرایط صنعت متناسب سازند. بسیار مهم است که بدانیم استراتژی‌هایی که یک شرکت اتخاذ می‌کند، می‌تواند منابع و قابلیت‌های جدید ایجاد کند و در نتیجه موجب ارتقای شایستگی‌های متمایز شرکت شود. موفق‌ترین شرکت‌ها آنهایی نیستند که هنوز پابرجا هستند و به افتخارات قبلی خودشان اکتفا می‌کنند، بلکه شرکت‌های موفق آنهایی هستند که همیشه به دنبال راه‌هایی برای بهبود عملیات خود و به‌روزرسانی شایستگی‌های کلیدی خودشان هستند. موفقیت بسیاری از شرکت‌ها تنها به خاطر فروش کالا و خدمات نیست، بلکه بر مبنای شایستگی‌های متمایزی است که در زمینه تولید و بازاریابی کالا و خدمات دارند. سازمان‌های یاگیرنده به طور مستمر به تجزیه و تحلیل فرایندهای مرتبط با کارایی، کیفیت، نوآوری و پاسخگویی به مشتری می‌پردازند. تاریخ کسب‌وکار مملو از نمونه‌هایی از رویدادهای غیرمترقبه است که کمک کرده‌اند تا شرکت‌ها به سمت مسیرهای جدیدی و سودآوری سوق داده شوند. این موارد حکایت از این دارند که استراتژی‌های موفق زیادی وجود دارند که نتیجه برنامه‌ریزی‌های متفکرانه نیستند؛ بلکه نتیجه یک خوش‌اقبالی خود غیرمنتظره هستند. بسیاری از استراتژی‌های موفق می‌توانند بدون برنامه‌ریزی قبلی و در پاسخ به یک وضعیت پیش‌بینی‌نشده در درون سازمان پدیدار شوند. پس از مطالعه این کتاب به پاسخ این پرسش پی خواهیم برد که «به چه دلیل اکثر استراتژی‌هایی که تدوین می‌شوند، هیچگاه اجرا نمی‌شوند؟»