ساختار منطقی جهان (1928) برای فهم جنبش فلسفیِ موسوم به «پوزیتیویسم منطقی» یا «تجربهگرایی منطقی» اثری کلیدی است. این کتاب مدتهایی مدید اسیر بدفهمی بود، اما اخیراً دیگربار توجهها بدان جلب شده است؛ کتابی که زمانی آن را تکملهای آشکارا پدیدارگرایانه بر رسالهی ویتگنشتاین میشمردند اکنون بهخودیخود اثری بسیار پیچیده تلقی میشود. این کتاب بخشی از مجموعهای با عنوان «متون محوری فلسفه» است که بناست با توضیحاتی کوتاه و روشن، گرچه نه ابتدایی، مهمترین آثار تاریخ فلسفه را به خوانندگان معرفی و آنها را برای مواجهه با خود این متون آماده و ترغیب کند.
0 نظر