از دیشب که نیلم عین صاعقه زده ها از باغ بیرون دوید و زیر نور مهتاب خودش را به خوابگاه رساند از دل تاریکی صداهای ناآشنایی به گوشم می رسد که از جنس برخورد شاخه های درختان بامبو جیغ پرنده های شب و شیون باد در حجم گیاهان توپی نیست. صدای قدم های سنگینی را هم می شنیدم که تا نزدیک صبح پشت خوابگاه و اطراف باغ پرسه می زد.
0 نظر