همان روز که مادرم را دفن کردند، از پلههای ساختمان بالا رفتم تا با گوشوارههای سنگ لاجورد و پیراهن تافته بنفش توی مهمانی زن همسایه شرکت کنم...
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر