دسته بندی ها

داستان یک قول

کد شناسه :248798
داستان یک قول

کتاب داستان یک قول : اگر کسی را که می میرد عمیقا دوست داشته باشیم می توانیم باز هم او را نگه داریم . باید از خانه شخص مرده مواظبت کنیم با سروصدا در آن راه برویم درها را باز کنیم بلند حرف بزنیم بخندیم .... در این حالت چراغ به چیزی شک نمی کند از مرگ باخبر نمی شود و در فانوس خود خفته می ماند . روح در کنا ر قلب خاموش شده کز می کند تا زمانی که قلب سرد می شود . به این ترتیب او هم یخ می زند و سرانجام تسلیم می شود .

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر