دختران دریاچه
کد شناسه :239745

کتاب دختران دریاچه: «بالاخره زمانش رسیده بود که دریاچه او را برگرداند. و بهاین ترتیب، یک روز صبح در اواخر تابستان، امواج به نرمی بدنش را چنان به آبهای کمعمق آوردند که گویی این موجود، این زن، تنها در خوابی سبک و آسوده فرو رفته بود. پیراهنی سفید به تن داشت و روبانی دراز و مواج و ظریف هنوز دور گردنش پاپیون شده بود، لباسی شبیه به آنچه زنان ثروتمند در دوران قدیم هنگام رفتن به بستر میپوشیدند.
0 نظر