داستان این کتاب از ناتالی ریچاردسون میگوید که پس از یک سال نبرد با سرطان فوت میکند. شوهرش لوک اکنون با وظیفه وحشتناکی روبهروست. ناتالی سه فرزند خود را تنها گذاشته و لوک در حالی که همه با غم و اندوه بسیار زیادی رو به رو هستند مواجه شده است. وقتی که لوک از مراسم تشییع جنازه ناتالی باز میگردد، نامهای بر روی زمین از ناتالی وجود دارد! این نامه در روز اول درمان سرطان نوشته شده بود. نامهها در تمام طول سال ادامه دارند و برای لوک منبعی عالی برای راحتی هستند. اما با گذشت زمان، محتویات، حروف و رمز و راز کسانی که آنها را فرستادند، لوک و کل زندگی که او و ناتالی با هم ساختهاند را مورد سوال قرار میدهند.
0 نظر