نفرین شدگان نمیر میران
-
ناشر :
-
شابک :2371200000007
-
کد کتاب :237120
-
مولف :
-
نوبت چاپ :1
-
سال چاپ :1384
-
قطع :رقعی
-
نوع جلد :گالینگور
-
تعداد کل صفحات :915
-
وزن :1200
-
قيمت :500,000 ریال
کتاب نفرین شدگان نمیر میران : چشمان پفآلود جواد خبر از بىخوابى شب گذشته مىداد. او شب گذشته تا پاسى از نیمهشب را در باران بهدنبال سیاوش گشته بود و پس از این که به خانه بازگشته، یکسره در خانه قدم زده و اندیشیده بود، اندیشههاى گوناگون وجودش را فراگرفته بود. او حتم داشت اتفاقى افتاده است، ولى نمىدانست چه اتفاقى. سیاوش هیچ وقت بىخبر جایى نمىرفت. پرسشهاى گوناگونى در ذهنش نقش مىبست. آیا به خانه خواهرش رفته؟ که گفتند تلفن زدهاند و آنجا نبوده؛ آیا به خانه دوستانش رفته؟ که بهجز خودش و سیامک و مصطفى دوستانى نداشت که به خانهاشان برود؛ آیا بازداشت شده بود؟ که جرمى مرتکب نشده بود که بازداشت شود؛ آیا او را کشته بودند؟ نمىدانست چه کسى؟ کجا؟ و چرا؟ چگینىها؟ افشین؟ آیا خودکشى کرده بود؟ چرا؟ دلیلى براى خودکشى نداشت. هرچه مىاندیشید، پاسخى براى پرسشهایش نمىیافت. هرچه بیشتر مىاندیشید، بیشتر سردرگم مىشد.خواب کاملا از چشمانش گریخته بود. حتى خواب شیرین صبحگاهى نیز امان از او نبرده بود. بارها تلاش کرد بخوابد، ولى گویا بىخوابى خبر از یک حادثه شوم داشت، حادثهاى که وحشتناک و دردناک مىنمود. بارها خواست لباس بپوشد و بیرون برود، ولى دلیلى براى این کار نمىیافت؛ همهجا را گشته بود و جایى نبود که بگردد. باید منتظر مىماند تا شاید خبرى برسد و آرزو مىکرد خبرى شوم نباشد.
0 نظر