کتاب اینجا خانه من است: در دیوارهای ارگی قدیمی جنازه 68 بچه پیدا شده است، دلیل دفن بچه ها در دیوار مشخص نیست، سرباز نگهبان ارگ خوابی می بیند... سدی ساخته می شود، آب و برق روستاییان پشت سد را قطع می کنند تا خانه هایشان را رها کنند و آب بالاتر می آید... دختری در دره ارواح گم شده است، یک وکیل، یک شکارچی و یک باستان شناس می گویند از سرنوشت او اطلاع داریند... جاده ای از میان جنگلی می گذرد، کامیونی با ماده پلنگی که از جاده می گذشته تصادف می کند. سینه ی پلنگ شیر داشته است، گروهی به جستجوی توله پلنگ های احتمالی راهی می شوند...
0 نظر