دسته بندی ها

مه اندود

کد شناسه :236072
مه اندود

کتاب مه اندود : کلودیا در هتلی بزرگ، سوئیتی گرفت. به لابی که رفتم، یکراست پیش مسئول پذیرش رفتم، او هم ورود مرا با تلفن خبر داد، بعد به دنبال پدو تا آسانسور، تا رسیدن به اتاق مذکور. این ها اعصابم را بهم می ریخت. کلودیا افسونم کرده بود، کا را بهانه می کرد و می گفت بهه خاطر کارش آمده است اما اصل موضوع این بود که سفر کرده بود که چند روزی مرا ببیند ...

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر