کتاب چهره ی یک غریبه / ادبیات پلیسی 11 : چشم باز کرد و چیزی جز خاکستری کم رنگی بالای سرش ندید، یکدست، مثل آسمان زمستان، سنگین و تهدید آمیز. پلک زد و دوباره نگاه کرد. به پشت خوابیده بود. سطح خاکستری سقف بود، کثیف از گرد و خاک و دود سال ها ...
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر