کتاب جورج اورول یکی از دوستان من بود/ نانک تلفن را قطع می کند قسمت ون را می بندند. بعد پایش را از زیر ملافه بیرون می آورد و به سمت بیرون می کشد تا طعمه ی پشه ها شود و آن ها را از پسرش دور کند. قبل از اینکه زمان سنج چراغ سقفی بدرخشد، جرنیمو شروع به خروپف می کند و آن ها به خواب می روند.
0 نظر