کتاب ماتمکده عشاق/ امشب یتیمان حسین زار و پریشانند ... از کثرت لب تشنگی سر در گریبانند ... امشب ز درد و غم زنم بر سینه و بر سر ... آید به دشت کربلا با دیدگان تیره تر ... دارد فغان بهر حسین هر یک ز غم در آه و افغانند ... بهر حسین در نینوا دارد عزاداری ... گوید چرا ای مه لقا بی یاور و یاری.
0 نظر