کاپوزی
کد شناسه :231452
کتاب کاپوزی/ نادر و شکوفه و رضا و رحیم شب رد ایوان ویلا نشسته اند و خیلی دمغ اند. همسر رضا از آلمان تماس می گیرد و رضا با حال و روزی نه چندان درست جوابش را می دهد. نادر که حال رضا را خوش نمی بیند از او می خواهد با ماشین نادر بروند قدری پرسه بزنند.
0 نظر