اختاپوس ؟ کاردش را به دست گرفت چشمانش را باز کرد . خواب دیده بود ؟ نه اختاپوس آن جا بود و با مکنده هایش او را باد می کرد : گرما . عرق از سرورویش می ریخت . حدود ساعت یک بعد از نیمه شب خوابیده بود ولی ساعت دو گرما بیدارش کرده بود . بعد خود را درون وان آب سرد انداخته و بدون آن که خود را خشک کند دوباره خوابیده بود و لحظه ای بعد کوره آهنگری زیر پوستش فعالیت خود را از سر گرفته و سیل عرق را بر تمام هیکلش سرازیر کرده بود ....
0 نظر