کتاب سر بلند/ روایت هایی از زندگی شهید حججی : برگشتم به حاج سعید گفتم: اخه من چطور این بدن ارب اربا رو شناسایی کنم؟ خلی به هم ریختم. رفتم سمت آن داعشی. یک متر رفت عثب و اسلحه اش را کشی طرفم، سرش داد زدم: شما مگه مسلمون نیستید؟ به کاور اشاره کردم که مگر اون مسلمان نبود؟ پس سرش کو؟ چرا این بلا را سرش آوردید؟ حاج سعید تند تند ترجمه می کرد....
0 نظر