دسته بندی ها

اولریکا و هشت داستان دیگر

کد شناسه :230022
اولریکا و هشت داستان دیگر

کتاب اولریکا و هشت داستان دیگر: آن وقت بود که وراندازش کردم. بیتی از ویلیام بلیک از دخترانی سخن می گوید که از نقره ی لطیف یا طلای شرر بارند. اما شاعر شاعر در وجود اولریکا آشتی لطافت و طلا را می دید. باریک اندام بود و بلند بالا، خطوط چهره اش موزون و چشمانش خاکستری بودند. چهره اش آنقدر مجذوبم نکرد که آرامش مرموزش. ترم و راحت لبختد می زد و انگار با هر لبخند دور و دست نیافتنی می شد....

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر