دسته بندی ها

می خواستم چیزی بهت بگم

کد شناسه :228761
می خواستم چیزی بهت بگم

کتاب می‌خواستم چیزی بهت بگم: داشتیم اخبار عصرگاهی رادیو را گوش می‌دادیم که ناگهان صدای نزدیک شدن یک هواپیما به گوش رسید. صدا به قدری مهیب بود که هر آن منتظر بودیم هواپیما با خانه برخورد کند، برای همین سراسیمه به حیاط رفتیم. دیدیم که بدنه‌ای قرمز و نقره‌ای از بالای درخت رد شد اولین باری بود هواپیمایی را به این نزدیکی می‌دیدم...

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر