کتاب من، آفتاب، زندگی: صدای استاد مشاوره آهنگین و پرصلابت در کلاس طنین انداخت، استاد پورزند همیشه متال های ناب در چنته داشت و دانشجوهای کلاسش علاوه بر وظیفه، مشتاقانه به حرف های او گوش می سپردند ولی در گوشه ای از کلاس، طناز در حال خود نبود، نه اینکه صدای استاد را نشنود برعکس، تمام حواسش به حرفهای او بود اما در دنیای دیگری سیر می کرد ...
0 نظر