کتاب وردهای دزدگیر/ اما در اینجا یکهو جادوگری تشنه و گرسنه ظاهر شد و بستور مثل گربه ای که یک دزد پایش را لگد کرده باشد ترسید. ولی بعد آرام شد و به جادوگر نان سنگک خشک شده و آب داد. در اینجا هم برا تشکر از بستور دو تا ورد یادش داد: (شوولم شوولم) و (اوولم اوولم) که اولی باعث می شد آدم بالا برود و دومی باعث می شد آدم غیب بشود...
0 نظر