کتاب دزد و گل نسا/ دزد هم از فرصت استفاده کرد. اسکندر را روی پله ایوان گذاشت و به بهانه قایم موشک بازی کردن رفت که فرارا کند. در حیاط را باز کرد و خواست پایش را از در گاه بیرون بگذارد که گلنسا،دختر همسایه رادید.........
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر