کتاب دیوارهای بلند گورستان شهر ما/ آخرین برف زمستان که به زمین نشست، جنها ریختند توی کلات، با قدهای کوتاه، پوست و موی سرخ و چشمهای عمود و خاکستری رنگ، صدای سم پاهای گرد و کوچکشان همهی کلات را پر کرده بود. دسته دسته از دیوارها میگذشتند، روی بامها مینشستند یا آنکه روی شانههای مردم سوار میشدند تا از بوی تن آنها سیر شوند...
0 نظر