دسته بندی ها

داستان همیشگی

کد شناسه :226466
داستان همیشگی

کتاب داستان همیشگی/ در یک روز تابستانی همه اهالی خانه آنا پاولونا آدویوا، صاحب ملک کوچکی در دهکده کراچی، از خانم خانه گرفته تا باربوس سگ نگهبان، از صبح خیلی زود برخاسته بودند. اما آلکساندر فیودوریچ بیست ساله، یگانه پسر آنا پاولونا، در خواب عمیق جوانی فرو رفته بود. خانه را سر و صدا و جنب و جوش آکنده بود، ولی همه با نوک پا راه می رفتند و زیر لب سخن می گفتند مبادا ارباب جوان را بیدار کنند ....

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر