کتاب قطار اندیمشک: سالی گذشت و باغ دلم برگ و بر نداشت / من ماندم و شبی که هوای سحر نداشت / زین داغ؛سنگ سوخت؛ولی من نسوختم / چشمان من شراره غیرت مگر نداشت؟
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر