کتاب ملانصرالدین: دیروز رفته بودم مهمانی. هفت نفر بودیم. من دیر تر از همه رسیدم. یم جفت کفش نو و قشنگ خریده بودم که از پایم در آوردم و داخل شدم چند ساعتی نشستیم و حرف زدیم چای خوردیم....
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر