کتاب بیگانه ای با من است: ناگهان و بی هیچ زمینه و سابقه ای خود را وسط یک خیابان دید: مات و مبهوت و سرگردان... با لباس های خون آلود و جیب هایی پر از اسکناس! این سردرگمی یک اتفاق نیست یک استثنا هم نیست شاید بسیاری از ما دچار آن هستیم و فقط خودمان نمی دانیم! درست مثل بیگانه ای که در درون ما زندگی می کند...
0 نظر