کتاب فهرست حسرت ها/ از آنجا بلند می شود و نگاه نگرانی به میز می اندازد. ظرف میوه و آجیل آماده است. جعبه شکلات مورد علاقه ی سیروس هم روی میز. خودش را لعنت می کند که خیار نخریده است. هم چنان که با عجله به طرف در می رود دمپایی منزل را در می آورد و کفش می پوشد.
0 نظر