کتاب ویولا: روی پنجهی پا از مقابل گلی میگذرم. سست و لخت بعد از صبحانهی مفصل، روی تخت شادی ولو شده و خوابی سنگین فرو رفته، خرناس میکشد و شکم قوسی شکلش با هر دم و بازدم، مثل فنری آهسته باز و بسته میشود
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر