کتاب در پس پرده/ سید چیزی از این حرکت و حرف نفهکید. خان رفت و سید پاکت را باز کرد مبلغی اسکناس دید. سراسیمه عقب خان که هنوز از صحن خارج نشده بود دوید و با قیافه برافروخته پاکت را به همان نحوی که خان در جیب سید گذاشته بود در جیبش گذاشت...
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر