دسته بندی ها

دختری به نام فاجعه

کد شناسه :222538
دختری به نام فاجعه

کتاب دختری به نام فاجعه/ یک روز صبح او از رختخوابی که با علف ها در کف قایق درست کرده بود، برخاست و رودخانه را سوت و کور و خالی دید. حسی ناگهانی و غریب از تنهایی به وی دست داد. نه اینکه اسب های آبی را دوست داشته باشد _اصلا و ابدا_ اما آنها جز مانوس دنیای او شده بودند.

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر