کتاب طاعون/ به اتفاق دکتر به دیدن او رفته بود. پیرمرد با به هم مالیدن دست ها و خنده های تمسخر آمیز از او استقبال کرده بود. همچنان توی تخت خواب نشسته به پشتی آن تکیه داده و دو تا ظرف نخودش را هم روی پاهایش گذاشته بود.
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر